دیتون ناکارآمد و ناسیونالیسم قومی تجزیه گرا
بیست و پنج سال بعد از قرار داد دیتون ، بوسنی و هرزگوین کشوری با حاکمیتی ناکارآمد ، حاکمیت احزاب ناسیونالیستی قومی و کارشکنی های بی پایان رهبران صرب و کروات است.

بوسنی و هرزگوین بزرگترین بازنده در جنگهای منطقه یوگسلاوی از نظر تعداد قربانیان و تجزیه سیاسی است. بوشنیاکها (مسلمانها) علیرغم فشار سیاسی صرب ها و کروات ها ، موجودیت سیاسی نوینی را خلق کرده و مانع از نابودی و یا شکست کامل شدند. صرب ها و کروات ها نتوانستند به طرح تقسیم توافق شده در کاخ کاراجورجوا 1991 بین توجمان و میلوشویچ، روسای سابق کرواسی و صربستان دست یابند. با جنگ گسترده در بوسنی و هرزگونی همه طرفهای درگیر متحمل تلفات زیادی شدند دیتون ( نوامبر 1995) با هدف پایان جنگ ، صلحی در این کشور ایجاد کرد ولی این قرار داد در تعیین آینده سیاسی کشور ضعیف عمل کرد. متجاوز در کنار ق قربانی به رسمیت شناخته شد. دیتون قدرت عناصر تجزیه در بوسنی را تقویت کرده و مهر تاییدی بر ناسیونالیسم قومی زد. دیتون هیچ ارتباطی با عدالت پس از جنگ ندارد. علی عزت بگویچ بعد امضای دیتون گفت ، این صلح عادلانه نیست ولی از ادامه جنگ عادلانه تر است.
بدون عدالت صلح پایداری وجود ندارد و منافع مسلمانها در این است تا در مسیر تغییر و یا اصلاحات تدریجی دیتون به نفع منافع ملی تلاش کنند. تاکید بر قدرت قومی و ناسیونالیسم قومی ، یک سم خطرناک برای مسلمانها است. کروات ها و صرب ها که وصل به کشور کرواسی و صربستان هستند ، ازین بازی بهره می برند ولی در درازمدت کرواتها نمی توانند چنین بازی را ادامه بدهند. منافع و سیاستهای کرواسی در اتحادیه اروپا آنها را ملزم می کند دست از دخالت در بوسنی و هرزگوین بردارند. ورود صربستان به اتحادیه اروپا به معنای کاهش حمایت از تجزیه بوسنی و هرزگوین است. در این میان مسلمانان بوسنیایی وطن دیگری ندارند و وطن شان بوسنی و هرزگوین است و باید با تقویت حکومت مرکزی و رویکرد به سمت جامعه مدنی و شهروندی جایگاه خود را در کشور تقویت کنند.
رویکرد به اصلاح دیتون اگر بر مبنای پاکت اصلاحات 2006 باشد ، فرمالیتی و غیر ساختاری خواهد بود. در اصلاحات پیشنهادی بحث از تغییر آرایش شورای ریاست جمهوری ، افزایش تعداد وزرا در شورای وزیران و افزایش اختیارات حکومت مرکزی است. منتقدان می گویند بدون حذف خانه اقوام در مجلس نمایندگان که نقش بازدارنده را در اجرای قوانین ایفا می کند ، بوسنی و هرزگوین حتی با وجود اعمال اصلاحات سال 2006 ؛ نمی تواند کشوری به سمت پیشرفت و توسعه باشد. صربها از اهرم خانه اقوام برای ایستایی و انجماد وضعیت حکومت مرکزی استفاده خواهند کرد تا ناکارآیی وضعیت موجود را نشان دهند.
در مقابل گروه منتقدان ، راه حل عملی برای حذف خانه اقوام ندارند. برای اعمال چنین تغییراتی نیاز به توافق گروه تماس است . روسیه به صورت آشکاری از حق استقلال و جدایی جمهوری صربسکا دفاع می کند و امریکا با توجه به اولویتهای مهم در سیاست جهانی ؛ فرصت و تمایل برای تغییرات بنیادی دیتون را ندارد. با انتخاب بایدن امیدواریهایی در بوسنی و هرزگونی بوجود آمده ولی این امیدواریها بیان آرزوها برای تغییر است و بستر واقعی ندارد.
گروه مدافعان دیتون چون احزاب عمده صرب ، کروات و بوشنیاک چندان تمایلی برای تغییر دیتون ندارند. می دانند امکان تغییر دیتون تا حدی کم است و اجماع اعضای گروه تماس برای تغییر دیتون امکان ندارد . در تغییر دیتون ، شاید بوشنیاکها بیشترین تمایل را نشان می دهند. ولی به سختی بتوان باور کرد احزاب قومیت گرای صرب ، بوشنیاک و کروات مایل به از دست دادن موقعیت و تغییر فاز سیاسی باشند. شاید افزایش نارضایتی ناشی از سیستم معیوب سیاسی و مشکلان ناشی از اختلاس راهی برای ورود افراد و احزاب بهتر به سیاست باز کند .
در چشم انداز سیاست جهانی و روابط قدرتهای بزرگ چون امریکا ، روسیه و اتحادیه اروپا ؛ چشم ها و انتظارات به سمت تغییر ات ژئوپولیتکی است. در این چارچوب حتی بحث از ایجاد صربستان بزرگ ، کرواسی بزرگ و آلبانی بزرگ می رود. این رویکرد با رفتن ترامپ تضعیف شده است. از سویی با توجه به همگرایی کشورها با ناتو و اتحادیه اروپا ؛ بوسنی و هرزگوین شانس خود را در همگرایی با این اتحادیه می بیند. همگرایی لوازمی دارد و آن تضعیف گروهها و جریانهای قومیت گرا و تقویت بیشتر حکومت مرکزی است. از اینرو بحث همگرایی بوسنی و هرزگوین با اتحادیه اروپا و ناتو با تغییرات دیتون و از سویی دیگر توتافقات بین روسیه و امریکا و اتحادیه اروپا گره خورده است.